آه ، چه سخت است خواستنت
آن گونه که من می خواهمت
همیشه در حسرتی کهنهدر انتظار دیدن توئی بودمکه من فکر می کردمافسوس،تو هر روز از خیابان من می گذشتیو من ارزوی توی دیگری را داشتمو حالاحسرت جای تو را در این مسیر گرفته است ...
گاهی آیه های حسرت دلهای ما چقدر آشناست
سلام مریم جان... دیدید من کلا ریاضی نمی دونم اگه می دونستم باید می فهمیدم ما کلا متقارن هستیم نه قرینه...ولی فکر کنم برداشت شما هم از پست من بد بوده نه؟اگه خواستنش سخته...... پس شما عادت داری به سختی کشیدناگه عادت داری به سختی کشیدن پس خیلی می خوایش...به این میگن فلسفه زندگی
بله تقارن و بی نهایت-- قرینه و بر عکس درسته
همیشه در حسرتی کهنه
در انتظار دیدن توئی بودم
که من فکر می کردم
افسوس،
تو هر روز از خیابان من می گذشتی
و من ارزوی توی دیگری را داشتم
و حالا
حسرت جای تو را در این مسیر گرفته است ...
گاهی آیه های حسرت دلهای ما چقدر آشناست
سلام مریم جان...
دیدید من کلا ریاضی نمی دونم اگه می دونستم باید می فهمیدم ما کلا متقارن هستیم نه قرینه...
ولی فکر کنم برداشت شما هم از پست من بد بوده نه؟
اگه خواستنش سخته...... پس شما عادت داری به سختی کشیدن
اگه عادت داری به سختی کشیدن پس خیلی می خوایش...
به این میگن فلسفه زندگی
بله تقارن و بی نهایت-- قرینه و بر عکس درسته