لحظه های دوستداشتنی

عکسها و یادداشتهای مریم

لحظه های دوستداشتنی

عکسها و یادداشتهای مریم

خط فاصله ها

وقتی من و تو در مه قدم می زدیم   

بازو در بازو  

                مِه از زیر کفشهایمان فرار می کرد  

و تو به هوای دیدن مه های فراری  

دزدانه گونه هایم را می بوسیدی  

و من کودکانه نامت را به به اعتراض می خواندم   

و تو دوباره در مه غلیظی که هر دویمان را فرا گرفته بود  

 

گرم در آغوشم می کشیدی  

و به لبانم فرصت اعتراض نمی دادی  

           *      *      *  

فصل مِه آغاز شده و باز تو نیستی !!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد