خدا به ما انگشت داده
– مامان می گه«
داد نزن » خدا به ما صدا داده – مامان می گه«
اما خدا به ما بستنی لذید داده
«.
شلپ شلپ
آلم بخور، هویج بخور، سبزی بخور » مامان می گه.از دستمال استفاده آنی » خدا به ما انگشت داده – مامان می گه» خدا توی خیابان گودال های پر آب داده – مامان می گه«
نکن«
اما خدا به ما قوطی حلبی داده آه بازی آنیم
«
سرو صدا نکنید باباتون خوابیده » مامان می گه.دستکش دستت آن » خدا به ما انگشت داده – مامان می گه«
مواظب باش، نزدیک نشو
به اون سگای خوشگل و بیگانه آه خدا به ما داده
بیا خیس نشی » خدا به ما باران داده – مامان می گه» مامان می گه«
اما خدا به ما سطل زغال داده بدن آثیف داده
برو بشور دستاتو » خدا به ما انگشت داده – مامان می گه.حالا درسته آه من خیلی باهوش نیستم
اما این را می دانم بین این دو حق با مامان نیست
.