لحظه های دوستداشتنی

عکسها و یادداشتهای مریم

لحظه های دوستداشتنی

عکسها و یادداشتهای مریم

شاید منم تنها نبودم اکر ...

تمام آنچه که در قلبم داشتم و نامش عشق نبود اما عمیقا معنی دوست داشتن می داد بدرقه ى راهى که بى خداحافظی اغاز شد بدرود با هم قافیه ترین شادیها

خاطره

یه شب مهتاب ماه میاد تو خوابمنو مى بره کوچه به کوچه باغ انگورى , باغ الوچهدره به دره , صحرا به صحرااونجا که شباش پشت بیشه هایه پرى میاد ترس و لروزون پاشو می ذاره تو اب بیشه. . . . . .^ اسفندیار منفردزاده ^

خاطرات

یه شب مهتاب ماه میاد تو خوابمنو مى بره کوچه به کوچهباغ انگورى , باغ الوچهدره به دره , صحرا به صحرااونجا که شباش پشت بیشه هایه پرى میاد ترس و لروزون پاشو می ذاره تو اب بیشه. . . . . .^ اسفندیار منفردزاده ^

نرو .....


...چگونه میشود به
آن کسی که میرود این سان
صبور
سنگین
سرگردان
فرمان ایست داد....

 

(فروغ )

برای آسودگی

برای نفسی آسوده زیستن ، چاره یی نیست جز مِهی فشرده را گرداگرد خویش اِنگار کردن؛ مِهی که در درون آن ، هرچیز غم انگیز ، محوو کمرنگ می شود.